هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و رازهای نهفته در آن می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان یک نیروی مرموز و قدرتمند یاد می‌کند که باعث گم‌شدن دل و جان می‌شود. او از عشق به عنوان یک تجربه عمیق و گاهی دردناک سخن می‌گوید که با زندگی و مرگ در هم آمیخته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۸۵

در عشق، فتوح چیست؟ دانی
از دوست کرشمهٔ نهانی

بینی ز کمان کشان غمزه
ترکان که کمین گشای خوانی

گوئی که ز عشق او نشان ده
کس داد نشان ز بی‌نشانی

سرنامهٔ عشق کشتن آمد
سرنامهٔ خلق زندگانی

گفتم به خیال او که آوخ
من دل سبکم تو جان گرانی

دل گم شده‌ام کجا ندانم
جای دل گم شده تو دانی

خاقانی تو مزن ازین دم
کاین دم گهری است آسمانی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.