هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از خاقانی، بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر نسبت به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان میکند و از فداکاری و عشق بیحد و حصر خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد. همچنین، ممکن است برخی از مفاهیم برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۳۸۸
ماهی که مه از قفای او بینی
خورشید ز روی و رای او بینی
جوزا کمر کلاه او یابی
گردون گرهٔ قبای او بینی
عاشقتر و زارتر ز من یابی
آن سایه که در قفای او بینی
او خود نزید برای ما هرگز
جان کندن ما برای او بینی
اندر دل سنگ اگر نشان جوئی
هم سوختهٔ هوای او بینی
با این همه گنجهای پر معنی
خاقانی را گدای او بینی
از لب بفرست شربت وصلی
ای یار اگر شفای او بینی
خورشید ز روی و رای او بینی
جوزا کمر کلاه او یابی
گردون گرهٔ قبای او بینی
عاشقتر و زارتر ز من یابی
آن سایه که در قفای او بینی
او خود نزید برای ما هرگز
جان کندن ما برای او بینی
اندر دل سنگ اگر نشان جوئی
هم سوختهٔ هوای او بینی
با این همه گنجهای پر معنی
خاقانی را گدای او بینی
از لب بفرست شربت وصلی
ای یار اگر شفای او بینی
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.