هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و جفای معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود رنج‌های فراوان، همچنان عاشق و وفادار است. او از آتش غم و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که این رنج‌ها باعث رشد و تعالی او شده‌اند. در نهایت، شاعر به ستایش امام و رهبری معنوی می‌پردازد و از او به عنوان منبع نور و هدایت یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۳ - مطلع دوم

با آنکه به موی مانم از غم
موئی ز جفا نمی‌کنی کم

دندان نکنی سپید تا لب
از تب نکنم کبود هر دم

گر گونهٔ غمگنان ندارم
زان نیست که هستم از تو خرم

دانی ز چه سرخ رویم؟ ایراک
بسیار دمیدم آتش غم

از جور تو آفتاب عمرم
بالای سر آمده است ارحم

خاقانی را به نیش مژگان
بس کز رگ جان گشاده‌ای دم

در خاطر او ز آتش و آب
عشق تو سپه کشد دمادم

زان آتش و آب رست سروی
کز فیض بهاء دین کشد نم

مصباح امم امام اکمل
مفتاح همم همام اکرم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲ - در ستایش بهاء الدین محمد دبیر خوارزم شاه تکش بن ایل ارسلان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴ - مطلع سوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.