هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف زیبایی‌های طبیعت در فصل بهار و شکوفه‌ها می‌پردازد. او از گل‌ها، رنگ‌ها و عطرهای طبیعت الهام گرفته و احساس شادی و نشاط خود را بیان می‌کند. همچنین، شاعر به ستایش شخصی به نام صاحب‌الجیش و دول موفق‌الدین می‌پردازد و آرزو می‌کند که با حمایت آن‌ها، مشکلات زندگی برایش آسان شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۱۶۶ - مطلع دوم

اکنون که گشاد گل گریبان
دست من و دامن گلستان

بی‌بادهٔ زر فشان نباشم
چون باد شده است عنبرافشان

خاصه که به هر طرف نشسته است
صد باربد از هزار دستان

از شاخ شکوفه ریز گوئی
کرده است فلک ستاره باران

آن رنگ سیاه لاله ماناک
اندر دل مشتری است کیوان

در پیکر باغ شکل نرگس
چشمی است که ریخته است مژگان

بر قامت گل قبای اطلس
زربفت نهاده گرد دامان

با هم گل و سبزه و بنفشه
چون قوس قزح به رنگ الوان

وقت طرب است و روز عشرت
ایام گل است و فصل نیسان

زین پس من و آستین پر زر
خاقانی و آستان جانان

در باغ ثنای صاحب الجیش
چون فاخته ساخته است الحان

فهرست دول موفق الدین
کز خط سعادت اوست عنوان

عبد الغفار کز کمالش
در کتم عدم گریخت نقصان

بر نطع جلال نه فلک را
شش ضربه دهد ز قدر و امکان

ارجو که مرا به دولت او
دشوار زمانه گردد آسان
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵ - در ستایش موفق الدین عبد الغفار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷ - مطلع سوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.