هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی‌های طبیعت و تغییرات شب و روز سخن می‌گوید. سپس به ستایش شخصی به نام منصور بن سعید بن احمد می‌پردازد که فردی دانشمند، بخشنده و مورد احترام است. شاعر از فضایل اخلاقی و دانش او تمجید کرده و از او درخواست بخشش و مهربانی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان شعری کلاسیک و مفاهیم عمیق اخلاقی و فلسفی، برای مخاطبانی مناسب است که توانایی درک و تحلیل متون ادبی پیچیده را دارند. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستایش شخصیت‌ها و فضایل اخلاقی ممکن است برای سنین پایین‌تر چندان جذاب یا قابل درک نباشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - آن راست‌گو خروس مجرب

شد مشک شب چو عنبر اشهب
شد در شبه عقیق مرکب

زان بیم کافتاب زند تیغ
لرزان شده به گردون کوکب

ما را به صبح مژده همی داد
آن راست گو خروس مجرب

می‌زد دو بال خود را برهم
از چیست آن؟ ندانم یارب

هست از نشاط آمدن روز
یا از تاسف شدن شب؟

ای ماهروی سلسله زلفین
و ای نوش لب سیمین غبغب

پیش من آر باده از آن روی
نزد من آر بوی از آن لب

دل را نکرد باید معذور
تن را نداشت باید متعب

در دولت و سعادت صاحب
که آداب از او شده است مهذب

منصور بن سعید بن احمد
کش بنده‌اند حران اغلب

آن کو عمید رفت ز خانه
و آن کو ادیب رفت به مکتب

در فضل بی‌نظیر و نه مغرور
در اصل بی‌قرین و نه معجب

از رای اوست چشمهٔ خورشید
وز خلق اوست عنبر اشهب

نزدیک کردگار، مکرم
در پیش شهریار، مقرب

در هر زبان به دانش ممدوح
در هر دلی به جود محبب

ای در اصول فضل مقدم
و ای در فنون علم مدرب

تقصیر اگر فتاد به خدمت
من بنده را مدار معاتب

که آمد همی رهی را یک چند
دور از جمال ملجس تو تب

تا بر زمین بروید نسرین
تا بر فلک برآید عقرب

جاه تو باد میمون طالع
جان تو باد عالی مرقب

در مجلست ز نزهت، مفرش
بر آخورت ز دولت، مرکب
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.