هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، غم و اندوه ناشی از دوری او، و تأثیرات عشق بر دل و جان خود صحبت می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر به دست می‌آید.

غزل شمارهٔ ۶۹

جان نقش رخ تو بر نگین دارد
دل داغ غم تو بر سرین دارد

تا دامن دل به دست عشق تست
صد گونه هنر در آستین دارد

چشم تو دلم ببرد و می‌بینم
کاکنون پی جان و قصد دین دارد

وافکنده کمان غمزه در بازو
تا باز چه فتنه در کمین دارد

گویی که سخن مگوی و دم درکش
انصاف بده که برگ این دارد

تا چند که پوستین به گازر ده
خرم دل آنکه پوستین دارد

در باغ جهان مرا چه می‌بینی
جز عشق تویی که در زمین دارد

در خشک و تر انوری به صد حیلت
در فرقت تو دلی حزین دارد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.