هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تحمل رنج‌ها و سختی‌های زندگی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که این رنج‌ها را به امید رسیدن به روزهای بهتر و عشق تحمل می‌کند. او از عشق و جدایی می‌گوید و اینکه با وجود تلاش برای دوری از درد، باز هم عشق او را به سمت خود می‌کشد. شاعر همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که تحمل این رنج‌ها در نهایت به نتیجه‌ای ارزشمند منجر خواهد شد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مفاهیمی مانند تحمل رنج، عشق، و امید به آینده برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و ارتباط‌پذیر است.

غزل شمارهٔ ۲۱۵

نو به نو هر روز باری می‌کشم
بار نبود چون ز یاری می‌کشم

ناشکفته زو گلی هرگز مرا
هر زمان زو رنج خاری می‌کشم

گر بلایش می‌کشم عیبم مکن
کین بلا آخر به کاری می‌کشم

زحمت سرمای سرد از ماه دی
بر امید نوبهاری می‌کشم

عشق هر دم در میانم می‌کشد
گرچه خود را بر کناری می‌کشم

کار من روزی شود همچون نگار
کاین غم از بهر نگاری می‌کشم

فخر وقت خویشتن دانم همی
اینکه از خصمانش عاری می‌کشم

بار او نتوان کشید از هجر و وصل
پس مرا این بس که باری می‌کشم

تو مرا گویی کشیدی درد و غم
من چه می‌گویم که آری می‌کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.