هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از زندگی بدون معشوق شکایت میکند و بیان میکند که بدون او زندگی معنایی ندارد. او از شرمندگی خود از ادامه زندگی بدون معشوق سخن میگوید و تلاش میکند با صبر و حیلت خود را آرام کند، اما در نهایت از غم خود شادی میسازد و در راه عشق و تمنا، مراقب و هوشیار است.
رده سنی:
16+
این شعر مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق، غم، صبر و معنای زندگی را مطرح میکند که برای درک کامل آنها، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. بنابراین، مناسب برای نوجوانان و بزرگسالان است.
غزل شمارهٔ ۲۲۷
بیتو جانا زندگانی میکنم
وز تو این معنی نهانی میکنم
شرم باد از کار خویشم تا چرا
بیتو چندین زندگانی میکنم
تو نه و من در جهان زندگان
راستی باید گرانی میکنم
صبر گویم میکنم لیکن چه صبر
حیلتی چونین که دانی میکنم
از غمم شادی و تا بشنیدهام
از غم خود شادمانی میکنم
در همه راه تمنا کردمی
بر سر ره دیدهبانی میکنم
وز تو این معنی نهانی میکنم
شرم باد از کار خویشم تا چرا
بیتو چندین زندگانی میکنم
تو نه و من در جهان زندگان
راستی باید گرانی میکنم
صبر گویم میکنم لیکن چه صبر
حیلتی چونین که دانی میکنم
از غمم شادی و تا بشنیدهام
از غم خود شادمانی میکنم
در همه راه تمنا کردمی
بر سر ره دیدهبانی میکنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.