هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دوستی سخن میگوید و از معشوق میخواهد که به عهد و پیمان خود وفادار بماند و با رفتارش دلش را نیازارد. او از درد هجران و لذت وصل میگوید و از معشوق میخواهد که با مهربانی رفتار کند و باعث گریه و اندوه او نشود.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم عمیق عاشقانه نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۲۴۲
آتش ای دلبر مرا بر جان مزن
در دل مسکین من دندان مزن
شرط و پیمان کردهای در دوستی
دوستی کن شرط بر پیمان مزن
هجر و وصلت درد و درمان منست
مردمی کن وصل بر هجران مزن
دیدهٔ بخت مرا گریان مکن
گردن بخت مرا خندان مزن
چشم را گو در رخم خنجر مکش
زلف را گو بر دلم چوگان مزن
پردهٔ یاقوت بر پروین مبند
خیمهٔ سنجاب بر سندان مزن
جان و دل چون هر دو همراه تواند
گر مسلمانی ره ایشان مزن
در دل مسکین من دندان مزن
شرط و پیمان کردهای در دوستی
دوستی کن شرط بر پیمان مزن
هجر و وصلت درد و درمان منست
مردمی کن وصل بر هجران مزن
دیدهٔ بخت مرا گریان مکن
گردن بخت مرا خندان مزن
چشم را گو در رخم خنجر مکش
زلف را گو بر دلم چوگان مزن
پردهٔ یاقوت بر پروین مبند
خیمهٔ سنجاب بر سندان مزن
جان و دل چون هر دو همراه تواند
گر مسلمانی ره ایشان مزن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.