هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق خود میگوید. او بیان میکند که معشوقش تنها غمگسار او در جهان بوده و اکنون که رفته است، تنها غم او باقی مانده است. شاعر تأکید میکند که عشق به معشوق کار اوست و غم معشوق یار او شده است. او از روزگار شکایت میکند و از درد دوری معشوق مینالد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی مانند عشق، غم، و دوری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، شکایت از روزگار و بیان احساسات پیچیده نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۲۴۹
ای باد صبحدم خبری ده ز یار من
کز هجر او شدست پژولیده کار من
او بود غمگسار من اندر همه جهان
او رفت و نیست جز غم او غمگسار من
بیکار نیستم که مرا عشق اوست کار
بییار نیستم چو غمش هست یار من
هرگونهای شمار گرفتم ز روز وصل
هرگز نبود فرقت او در شمار من
کو آن کسی که کرد شکایت ز روزگار
تا بنگرد به روز من و روزگار من
پرخون دل و کنار همی خوانم این غزل
بربود روزگار ترا از کنار من
کز هجر او شدست پژولیده کار من
او بود غمگسار من اندر همه جهان
او رفت و نیست جز غم او غمگسار من
بیکار نیستم که مرا عشق اوست کار
بییار نیستم چو غمش هست یار من
هرگونهای شمار گرفتم ز روز وصل
هرگز نبود فرقت او در شمار من
کو آن کسی که کرد شکایت ز روزگار
تا بنگرد به روز من و روزگار من
پرخون دل و کنار همی خوانم این غزل
بربود روزگار ترا از کنار من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.