۲۹۷ بار خوانده شده
دامن اندر پای صبر آوردهای
پس به بیداد آستین برکردهای
هر زمان گویی چه خوردم زان تو
بیش از این چبود که خونم خوردهای
یک به دستم کم کن از آهنگ جور
گرنه با ایام در یک پردهای
خون همی ریزی و فارغ میروی
بازیی نیکو به کو آوردهای
باری از خون منت گر چاره نیست
هم تو کش چون هم توام پروردهای
انوری خود کرده را تدبیر چیست
زهرخند و خونگری خود کردهای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
پس به بیداد آستین برکردهای
هر زمان گویی چه خوردم زان تو
بیش از این چبود که خونم خوردهای
یک به دستم کم کن از آهنگ جور
گرنه با ایام در یک پردهای
خون همی ریزی و فارغ میروی
بازیی نیکو به کو آوردهای
باری از خون منت گر چاره نیست
هم تو کش چون هم توام پروردهای
انوری خود کرده را تدبیر چیست
زهرخند و خونگری خود کردهای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.