هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بی‌عدالتی و ظلمی که بر او رفته است شکایت می‌کند. او از این که با وجود تحمل صبر، همچنان مورد ستم قرار گرفته است، ابراز ناراحتی می‌کند و از این که ظالم بدون توجه به رنج او، به زندگی خود ادامه می‌دهد، گلایه می‌کند. شاعر همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که خود ظالم او را پرورش داده و اکنون او را می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، موضوع ظلم و بی‌عدالتی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۶

دامن اندر پای صبر آورده‌ای
پس به بیداد آستین برکرده‌ای

هر زمان گویی چه خوردم زان تو
بیش از این چبود که خونم خورده‌ای

یک به دستم کم کن از آهنگ جور
گرنه با ایام در یک پرده‌ای

خون همی ریزی و فارغ می‌روی
بازیی نیکو به کو آورده‌ای

باری از خون منت گر چاره نیست
هم تو کش چون هم توام پرورده‌ای

انوری خود کرده را تدبیر چیست
زهرخند و خون‌گری خود کرده‌ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.