هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از دیر رسیدن و زود رفتن معشوق شکایت دارد و بیان می‌کند که معشوق مانند آرزوی تنگ‌دلان دیر می‌رسد و مانند دوستی سنگ‌دلان زود می‌رود. شاعر از درد فراق و نرسیدن به وصال معشوق رنج می‌برد و از این که معشوق پیش از آن که او را خشنود کند، رفته است، اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۷۲

ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی

چون آرزوی تنگ‌دلان دیر رسیدی
چون دوستی سنگ‌دلان زود برفتی

زان پیش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو برآسود برفتی

ناگشته من از بند تو آزاد بجستی
ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی

آهنگ به جان من دلسوخته کردی
چون در دل من عشق بیفزود برفتی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.