هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دل خود شکایت می‌کند که او را به باد داده و در بلا انداخته است. او از این که دلش او را به غم و اندوه افکنده و هیچ شادی‌ای به او نداده است، گلایه می‌کند. شاعر احساس می‌کند که دلش به جای حمایت، او را در غم و رنج بیشتر فرو برده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم و اندوه و شکایت از زندگی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۷۴

ای دل تو مرا به باد دادی
از بس که نمودی اوستادی

از دست تو در بلا فتادم
آخر تو کجا به من فتادی

چند از تو مرا نکوهش آخر
کم داغ به داغ برنهادی

آزرم ز پیش برگرفتی
خونابه ز چشم من گشادی

خود را و مرا به غم فکندی
نادیده هنوز هیچ شادی

غمخوار شدست جانم ای دل
از خوردن غم تو شادبادی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.