هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر بیان میکند که تنها غم و تیمار او، غم و تیمار عشقش است. او امیدوار بوده که روزی عشقش او را خوشحال کند، اما عمرش به پایان رسیده و این آرزو برآورده نشده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق، غم و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، زبان و ساختار شعر کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۹
ندارم جز غم تو غمگساری
نه جز تیمار تو تیمارداری
مرا از تو غم تو یادگارست
از این بهتر چه باشد یادگاری
بدان تا روزگارم خوش کنی تو
بر آن امید بودم روزگاری
همه امید در وصل تو بستم
بهسر شد عمر و هم نگشاد کاری
نه جز تیمار تو تیمارداری
مرا از تو غم تو یادگارست
از این بهتر چه باشد یادگاری
بدان تا روزگارم خوش کنی تو
بر آن امید بودم روزگاری
همه امید در وصل تو بستم
بهسر شد عمر و هم نگشاد کاری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.