هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و ناامیدی از یاری معشوق سخن می‌گوید. او از سنگدلی معشوق و نرسیدن به آرزوهایش شکایت می‌کند و تنها راه چاره را صبر و بردباری می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۹۳

ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری

چون دوستان یکدل دل پیش تو نهادم
بسته به دوستی دل بنموده دوستداری

گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
بر طمع دلستانی ماندم به دل‌سپاری

کی باشد این بخیلی با وی به دادن دل
کی باشد از لبانش یکباره سازواری

گوید همی چه نالی یاری چو من نداری
یاریست آنکه ندهد هرگز به بوسه یاری

دشمن همی ز دشمن یک روز داد یابد
من زو همی نیابم بوسی به صبر و زاری

جز صبر و بردباری رویی همی نبینم
چون عاشقم چه چاره جز صبر و بردباری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.