هوش مصنوعی: شاعر از عشق و جفای معشوق شکایت می‌کند و از رفتار بی‌معنای او ابراز ناراحتی می‌کند. او از وعده‌های پوچ معشوق و تغییر رفتارش متحیر است و این رفتارها را بی‌معنا و آزاردهنده می‌داند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاطفی و احساسی پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۶

دلم بردی و برگشتی زهی دلدار بی‌معنی
چه بود آخر ترا مقصود از این آزار بی‌معنی

نگار ازین جفا کردن بدان تا من بیازارم
روا داری که خوانندت جهانی یار بی‌معنی

وگر جایی دگر تیزست روزی چند بازارت
مشو غره نگارینا بدان بازار بی‌معنی

همی گفتی که تا عمرم ترا هرگز بنگذارم
کنون حیران بماندستم از این گفتار بی‌معنی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.