هوش مصنوعی: این شعر از انوری است که در آن شاعر از عشق و جفای معشوق شکایت می‌کند. او بیان می‌کند که هرچه از سرکشی‌های خود کم می‌کند، معشوق بر جفا و سخت‌گیری‌هایش می‌افزاید. شاعر از رفتارهای متناقض و ناعادلانه معشوق گلایه می‌کند و احساس می‌کند که هرچه بیشتر تسلیم می‌شود، معشوق بیشتر او را آزار می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱۲

ناز از اندازه بیرون می‌کنی
وز جگر خوردن دلم خون می‌کنی

هرچه من از سرکشی کم می‌کنم
در کله‌داری تو افزون می‌کنی

ماه رخسارت نه بس در میغ هجر
نیز با این جور گردون می‌کنی

چون به یک نوع از جفا تن دردهیم
تازه صد نوع دگرگون می‌کنی

اینت دستی کاندرین بازی تراست
نیک خار از پای بیرون می‌کنی

هر زمان گویی که من نیک آورم
این سخن باری بگو چون می‌کنی

در حساب انوری هرگز نبود
کز تو این آید که اکنون می‌کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.