هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق خود سخن می‌گوید. او از رنج‌هایی که در فراق معشوق متحمل شده است، شکایت می‌کند و از بی‌توجهی معشوق به خود گلایه می‌کند. شاعر ابراز می‌کند که تنها آرزویش وصال معشوق است و هیچ چیز دیگری در این جهان برایش مهم نیست. او همچنین از رفتار معشوق با رقیبانش و بی‌توجهی به خودش اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج فراق و شکایت از معشوق نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه بیشتری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۷

آخر، ای ماه پری پیکر، که چون جانی مرا
در فراق خویشتن چندین چه رنجانی مرا؟

همچو الحمدم فکندی در زبان خاص و عام
لیک خود روزی بحمدالله نمی‌خوانی مرا

ای که در خوبی به مه مانی چه کم گردد زتو
گر بری نزدیک خود روزی به مهمانی مرا؟

دست خویش از بهر کشتن بر کسی دیگر منه
می‌کشم در پای خود چندان که بتوانی مرا

با رقیبانت نکردم آنچه با من میکنند
این زمان سودی نمی‌دارد پشیمانی مرا

زین جهان چیزی نخواهم خواستن جز وصل تو
گر فلک یک روز بنشاند به سلطانی مرا

کس خریدارم نمیگردد، که دارم داغ تو
زان همی آیم برت، چندانکه می‌رانی مرا

بر سر کوی تو دشواری کشیدم سالها
دور ازین در چون توان کردن به آسانی مرا؟

در درون پرده‌ای با دشمنان من به کام
وز برون مشغول می‌داری به دربانی مرا

گفته‌ای: در کار عشقم اوحدی دانا نبود
چون توانم گفت؟ نه آنم که می‌دانی مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.