هوش مصنوعی: این شعر از اوحدی مراغه‌ای، بیانگر احساسات شاعر نسبت به عشق و وفاداری است. شاعر از معشوق خود می‌خواهد که بیش از این از او غافل نباشد و درهای خود را به روی او نبندد. او از رحمت خداوند بر بیداری خود شکرگزار است و آرزو می‌کند که معشوقش نقاب از چهره بردارد تا مدعیان نتوانند او را انکار کنند. شاعر همچنین اطمینان دارد که با وجود دشمنان، اگر یارش همراه او باشد، هیچ غمی نخواهد داشت.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۳۶

ای چراغ چشم توفان بار ما
بیش ازین غافل مباش از کار ما

هر زمانی در به روی ما مبند
گر چه کوته دیده‌ای دیوار ما

شکر آن که خواب می‌گیرد به شب
رحمتی بر دیدهٔ بیدار ما

ای که با هر کس چو گل بشکفته‌ای
بیش ازین نتوان نهادن خار ما

کاشکی آن رخ نبودی در نقاب
تا نکردی مدعی انکار ما

با چنان ساعد که بر بازوی اوست
کس نپیچد پنجهٔ عیار ما

خلق عالم گر شوند اغیار و خصم
نیست غم، گر یار باشد یار ما

اوحدی، می‌بوس خاک آستان
کندر آن حضرت نباشد بار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.