هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و هجران یار خود می‌گوید و بیان می‌کند که به دلیل دوری از معشوق، نماز بر او حرام و شراب حلال است. او از غم و اندوه خود سخن می‌گوید و آرزوی دیدار یار را دارد. همچنین، شاعر از عاشقان بی‌دوست یاد می‌کند و خود را نیز یکی از آنان می‌داند.
رده سنی: 18+ این شعر به دلیل اشاره به مفاهیمی مانند شراب و مستی، و همچنین بیان احساسات عمیق عاشقانه و غم‌انگیز، مناسب برای مخاطبان بزرگسال است. مفاهیم مطرح شده نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۵۸

بیار باده، که ما را به هیچ حال امشب
برون نمی‌رود آن صورت از خیال امشب

به حکم آنکه ندارم حضور بی‌رخ دوست
مرا نماز حرامست و می حلال امشب

ز باده خوردن اگر منع می‌کنندم خلق
بدین سخن نتوان رفت در جوال امشب

ز عشرت و طرب و باده هیچ باقی نیست
ولی چه سود؟ که دوریم از آن جمال امشب

گرم نه وعدهٔ دیدار باز دادی دل
بلای هجر نمی‌کردم احتمال امشب

هلال، اگر نه چو ابروی یار من بودی
نکردمی نظر مهر در هلال امشب

شینیده‌ای که: بنالند عاشقان بی‌دوست؟
تو نیز عاشقی، ای اوحدی، بنال امشب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.