۳۴۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۷

پس از مشقت دوشین که داشت گوش امشب؟
که من به کام رسم زان لب چو نوش امشب

کشیده‌ایم بسی‌بار چرخ، وقت آمد
که چرخ غاشیهٔ ما کشد به دوش امشب

بیار، ساقی، از آن جام راوقی، تا من
در افگنم به رواق فلک خروش امشب

خیال خوب مبند، ای دل امشبی و مخسب
تو نیز جهد کن، ای دیده و بکوش امشب

ز خانقاه دلم سیر شد، برای خدای
مرا مبر ز سرکوی می‌فروش امشب

شراب حاضر و معشوق مست و من عاشق
ز من مدار توقع به عقل و هوش امشب

به ترک نام کن، ای اوحدی وخرمن ننگ
بیار باده و بنشین و باده نوش امشب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.