هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود، که به عنوان یک ترک توصیف شده، سخن می‌گوید و از درد فراق و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان خود می‌نالد. او از زیبایی موها، لب‌ها و چهره معشوق خود یاد می‌کند و از تأثیرات عاطفی که این عشق بر او گذاشته است، شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد تا به طور کامل درک شود.

غزل شمارهٔ ۶۶

ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت
از خانه برون آمد و صد خانه برانداخت

در حلق دل شیفته شد حلقه به شوخی
هر موی که زلفش ز سرشانه برانداخت

آه از جگر صورت دیوار برآمد
چون عکس رخ خویش به کاشانه برانداخت

شوق لب چون جام عقیقش ز لطافت
خون از دهن ساغر و پیمانه برانداخت

فریاد! که چشمم ز فراق لب لعلش
مانندهٔ دریا در و دردانه برانداخت

دردا! که: فراق رخ آن ترک پریوش
بنیاد من عاشق دیوانه بر انداخت

گر یاد کند زاوحدی آن ماه عجب نیست
خورشید بسی سایه به ویرانه برانداخت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.