هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عاشقانه و درد دوری از معشوق است. شاعر از عشق بی‌پاسخ و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به دیدارش بیاید. همچنین، او از بی‌مهری و بی‌ارادگی معشوق شکایت کرده و عشق بدون پاسخ را به جنگی بی‌غنیمت تشبیه می‌کند. در نهایت، شاعر به امید دستگیری از سوی خداوند و رهایی از این دردها ابراز امیدواری می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۷۰

چون گشت با تو ما را پیوند دل زیادت
گر هجر ما، گزینی، دوری ز حسن عادت

شبهاست تا دلم را تب دارد از غم تو
آه! از تو، گر نیایی روزی بدین عیادت

طبعت به طالع ما شد تند و تیز، ارنه
زین بیشتر نبودی بدمهر و بی‌ارادت

عشقی که نیست برتو، حربیست بی‌غنیمت
عیشی که نیست با تو، دینیست بی‌شهادت

هر چند نیست با ما مهر تو در ترقی
هر لحظه با تو ما را شوقیست در زیادت

شاگرد صورت تست آیینه در لطیفی
کین می‌کند تجلی و آن میکند اعادت

چندان که جور خواهی بر جان من همی کن
کز بندگان نیاید کاری به جز عبادت

باشد که: اوحدی را از غیب دست گیرد
آن کس که واقفست او بر غیب و بر شهادت
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.