هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق، تأثیر عمیق او بر قلب خود، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او همچنین به مفاهیمی مانند فداکاری، عشق بی‌پایان، و رازآلودگی عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم نیاز به تفسیر و تحلیل دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۸۱

پیراهن ار ز یاسمن و گل کند رواست
آن سرو لاله چهره، که در غنچهٔ قباست

خلقی، چو طرف، بر کمرش بسته‌اند دل
وین دولت از میانه ببینیم تا کراست؟

کرد از هوای خویش دلم گرم ذره‌وار
آن آفتاب روی، که بر بام این سراست

بر خاک پای او چه غم؟ ار صد هزار پی
آب رخم بریخت، که خون منش بهاست

چشمش چه ساحریست؟ که شرطی ز دشمنی
با من رها نکرد و همان دوستی بجاست

با من، دلا، گر سخن آن دهان مگوی
من بر شنیده‌ام سخن او، دهان کجاست؟

در جان اوحدی اگر او ناوکی نخست
چندین فغان و ناله و فریادش از چه خاست؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.