هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق الهی و جدایی از او سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که دلدار او در نهان است و جهان بیرون از او بی‌ارزش است. او از گل‌های دنیا بی‌نیاز است، زیرا تنها معشوق او ارزشمند است. شاعر همچنین اشاره می‌کند که مشکلات و سختی‌ها در راه عشق او قرار دارند و تنها نام معشوق برای او کافی است. او از دوری از معشوق و حجاب‌هایی که میان آنهاست سخن می‌گوید و امیدوار است که روزی این حجاب‌ها برداشته شود و دیدار ممکن گردد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۸

نهان از نهان کیست؟ دلدار ماست
برون از جهان چیست؟ بازار ماست

به دستم ز باغ جهان گل مده
که بی‌روی آن نازنین خار ماست

اگر مقبلی هست،در بند اوست
وگر مشکلی هست، در کار ماست

بر ما به جز نام آن رخ مگوی
که او قبلهٔ چشم بیدار ماست

ندیدی رخش را، ز ما هم مپرس
بدیدی، چه حاجت به گفتار ماست؟

چو پندار باشی ز دلدار دور
که دوری هم از پیش پندار ماست

در آن مصر اگر شرمساری بریم
ازین صاع باشد، که دربار ماست

ز نار غم آن پری شعله‌ای
باین خرقه در زن، که زنار ماست

میان من و او حجاب اوحدیست
چو او رفع شد، روز دیدار ماست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.