هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به مدعیانی اشاره دارد که بدون درک عشق و مستی معنوی، دیگران را مورد قضاوت قرار میدهند. شاعر از عشق و مستی معنوی دفاع کرده و تأکید میکند که تنها با عشق و ایثار میتوان به حقیقت رسید. او همچنین به نقد صوفیان و محتسبان میپردازد و بیان میکند که عشق راهی بلند و ارزشمند است که تنها با ایثار و فداکاری قابل پیمودن است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نقد اجتماعی و طنز پنهان در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۶
ای مدعی، دلت گر ازین باده مست نیست
در عیب ما مرو، که ترا حق به دست نیست
بگشای دست و جان و دلت را بیه اد دوست
ایثار کن روان، که درین راه پست نیست
با محتسب بگوی که: از قاضیان شهر
رو، عذر ما بخواه، که او نیز مست نیست
تا صوفیان به بادهٔ صافی رسیدهاند
در خانقاه جز دو سه دردی پرست نیست
من عاشقم، مرا به ملامت خجل مکن
کز عشق، تا اجل نرسد، بازرست نیست
در مهر او چو ذره هوا گیر شو بلند
کین ره به پای سایه نشینان پست نیست
هر کس که نیست گشت به هستی رسید زود
وآنکس که او گمان برد آنجا که هست نیست
یک ذره نیست در دل مجروح اوحدی
کز ضرب تیر عشق برو صد شکست نیست
در عیب ما مرو، که ترا حق به دست نیست
بگشای دست و جان و دلت را بیه اد دوست
ایثار کن روان، که درین راه پست نیست
با محتسب بگوی که: از قاضیان شهر
رو، عذر ما بخواه، که او نیز مست نیست
تا صوفیان به بادهٔ صافی رسیدهاند
در خانقاه جز دو سه دردی پرست نیست
من عاشقم، مرا به ملامت خجل مکن
کز عشق، تا اجل نرسد، بازرست نیست
در مهر او چو ذره هوا گیر شو بلند
کین ره به پای سایه نشینان پست نیست
هر کس که نیست گشت به هستی رسید زود
وآنکس که او گمان برد آنجا که هست نیست
یک ذره نیست در دل مجروح اوحدی
کز ضرب تیر عشق برو صد شکست نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.