هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید. او از جذابیتهای ظاهری معشوق مانند حلقه و دانههای گوش، زلفهایش و لبهای خاموشش تعریف میکند. شاعر همچنین از احساسات درونی خود مانند عشق، ترس از طرد شدن و تمایل به بوسهزدن از معشوق صحبت میکند. در پایان، شاعر اشاره میکند که سخنانش مانند مروارید هستند و بدون ارزش به گوش کسی نمیروند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیدهی شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۲
دیگر آن حلقه و آن دانهٔ در در گوشت
که ببیند، که نبخشد دل و دین و هوشت؟
پای بر گردن گردون نهم از روی شرف
گر چو زلف تو شبی سر بنهم بر دوشت
طوطی چرب زبان، با همه شیرین سخنی
دم نیارد که زند پیش لب خاموشت
شهر پر شور شد از پستهٔ شکر پاشت
دهر پر فتنه شد از سنبل نسرین پوشت
ای بسا! نیش کزان غمزه فروشد به دلم
خود به کامی نرسید از دهن چون نوشت
دارم اندیشه که: یک بوسه بخواهم ز لبت
باز میترسم از آن خوی ملامت کوشت
سخن اوحدی، از خود همه مرواریدست
هیچ شک نیست که: بیزر نرود در گوشت
که ببیند، که نبخشد دل و دین و هوشت؟
پای بر گردن گردون نهم از روی شرف
گر چو زلف تو شبی سر بنهم بر دوشت
طوطی چرب زبان، با همه شیرین سخنی
دم نیارد که زند پیش لب خاموشت
شهر پر شور شد از پستهٔ شکر پاشت
دهر پر فتنه شد از سنبل نسرین پوشت
ای بسا! نیش کزان غمزه فروشد به دلم
خود به کامی نرسید از دهن چون نوشت
دارم اندیشه که: یک بوسه بخواهم ز لبت
باز میترسم از آن خوی ملامت کوشت
سخن اوحدی، از خود همه مرواریدست
هیچ شک نیست که: بیزر نرود در گوشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.