هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل گونه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و از بی‌توجهی و سردی معشوق شکایت می‌کند. او از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق نیز به او توجه کند. شاعر همچنین از رنج‌های عشق و ناامیدی‌هایش می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که معشوق را ببخشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۷

زمانی خاطرم خوش کن به وصل روی گل رنگت
که دل تنگم ز سودای دهان کوچک تنگت

از آن چون مهر زر دایم فرو بستست کار من
که مهر زر نمی‌ورزد دل بی‌مهر چون سنگت

اگر سالی نمی‌بینی نشان، هرگز نمی‌پرسی
کجا پرسی نشان من؟ که هست از نام من ننگت

به حسن غمزه و قامت ببردی دل جهانی را
فغان از قامت چالاک و آه از غمزهٔ شنگت!

گناه هر که در عالم، بیامرزد ز بهر تو
اگر پیش خدا آرند فردا بر همین رنگت

مرا از رنگ و دستان تو بوی آن همی آید
که هم دستان زبون گردد ز دستان و ز نیرنگت

مکن پنهان ز چشم من بیاض روز روی خود
که ما را کرد سودایی سواد زلف شبرنگت

ترا با اوحدی جنگست و ما را فکر آن در دل
که سر در پایت اندازیم،اگر باشد سر جنگت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.