هوش مصنوعی: این متن یک نصیحت اخلاقی و عرفانی است که در آن شاعر به مخاطب هشدار می‌دهد که در مسیر زندگی با دشمنان و خطرات مختلف روبرو خواهد شد و باید با آگاهی و دوری از غرور و خودنمایی، راه درست را انتخاب کند. همچنین تأکید می‌کند که برای حل مشکلات باید از افراد دانا کمک گرفت و از راهنمایی نابینایان دوری کرد. در نهایت، شاعر به مخاطب یادآوری می‌کند که راه توحید و حقیقت، راهی است که باید با آرامش و دور از غوغا پیموده شود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دوری از غرور و خودنمایی و انتخاب راه درست، برای نوجوانان و جوانان در سنین بالاتر قابل درک و کاربردی‌تر است.

غزل شمارهٔ ۱۶۳

گفته بودم با تو من: کان جا نباید رفتنت
ور ضرورت می‌روی با ما نباید رفتنت

دشمن پر در کمین داری و دستی بر کمان
گرنه تیری، ای پسر، تنها نباید رفتنت

راه پر چاهست و شب بیگاه و صحرا بی‌پناه
بی‌دلیلی پر دل دانا نباید رفتنت

مشکل خود را ز رای خرده‌دانی بازپرس
راه جویی، پیش نابینا نباید رفتنت

زین من و او دور شو، گز ز آن مایی کین طریق
راه توحیدست، با غوغا نباید رفتنت

خود نمایی پیش ما عین ریا باشد، تو نیز
گر مرایی نیستی، پیدا نباید رفتنت

اوحدی، چون جای خود زین پرده بیرون ساختی
گر برآید فتنه‌ای، از جا نباید رفتنت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.