۳۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۰

باز بالای تو ما را در بلا خواهد نهاد
دود زلفت آتشی در جان ما خواهد نهاد

دامنم پر خون دل گردد ز دست روزگار
کان سزا در دامن هر ناسزا خواهد نهاد

از سر زلف دلاویز و لب شیرین تو
آنکه بر گیرد دل خود در کجا خواهد نهاد؟

دست صبح از چین زلف عنبرآمیزت به لطف
نافها در دامن باد صبا خواهد نهاد

چرخ را شرم آمدی کوکب نمایی با رخت
گر بدانستی که: پروین درسها خواهد نهاد

گر سر زلف ترا دیگر جفایی در دلست
گو: بیاور، کاوحدی تن در قضا خواهد نهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.