هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق این زیبایی بر طبیعت و اطرافیان صحبت می‌کند و احساسات خود را به تصویر می‌کشد. شاعر از زیبایی چهره، موها و ابروهای معشوق خود تعریف می‌کند و تأثیرات آن را بر خود و دیگران توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۱۸۶

طراوت رخت آب سمن تمام ببرد
رخت ز گل نم و از آفتاب نام ببرد

غلام کیستی، ای خواجهٔ پری‌رویان؟
که دیدن تو دل از خواجه و غلام ببرد

همی گذشتی و برمن لبت سلامی کرد
سلامت من مسکین بدان سلام ببرد

به هیچ چوب سرمن فرو نیامده بود
غم تو آمد و از دست من زمام ببرد

چو آفتاب ترا از کنار بام بدید
پگاه تر علم خویش را ز بام ببرد

نسیم صبح ز زلف تو نافه‌ای بگشود
به نام تحفه فرو بست و تا به شام ببرد

ز رشک روی تو گل سرخ گشت و کرد عرق
چو رنگ روی ترا باد صبح نام ببرد

امام شهر چو محراب ابروی تو بدید
سجودکرد، که هوش از سر امام ببرد

حکایت من و زلف تو کی تمام شود؟
که هر چه داشتم از دین و دل تمام ببرد

به عام و خاص بگفت اوحدی حدیث رخت
به صورتی که دل خاص و عقل عام ببرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.