هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و وفاداری بی‌پایان است. شاعر از عشق به معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی با مرگ جسم، روح عاشق زنده می‌ماند و هرگز از عشق جدا نمی‌شود. همچنین، اشاره‌ای به تسلیم و اطاعت کامل در برابر اراده معشوق دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۸

چو دل شد زان او هرگز نمیرد
چو خورد از خوان او هرگز نمیرد

به سر می‌گردم از عشقش، چو دانم
که سرگردان او هرگز نمیرد

تن عاشق بمیرد در جدایی
ولیکن جان او هرگز نمیرد

به دردش گر دلم زین پیش می‌مرد
پس از درمان او هرگز نمیرد

تنم را پر شود پیمانهٔ عمر
ولی پیمان او هرگز نمیرد

به زندان عزیزی در شد این دل
که در زندان او هرگز نمیرد

روان اوحدی را هست حکمی
که بی‌فرمان او هرگز نمیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.