هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و محنت سخن می‌گوید و از عشق و وصال به عنوان راهی برای رهایی از این دردها یاد می‌کند. او به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل خود اشاره می‌کند و از طبیعت و عناصر آن برای بیان احساساتش استفاده می‌کند. در پایان، شاعر امیدوار است که دوستانش داستان او را بازگو کنند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۰۲

مطرب، مهل که محنت و غم قصد جان کند
راهی سبک بیار، که رطلم گران کند

گیر و گرفت چیست؟ چو با عشق ساختیم
بر ما گرفته گیر که وصلی زیان کند

گر مهر و ماه را به در او برم شفیع
بر من به جهد اگر دل او مهربان کند

جز دیده و دلم نپسندد نشانه‌ای
تیری که چشم و ابرویش اندر کمان کند

دیدیم سروها که نشانند در چمن
لیکن کسی ندید که سروی روان کند

صورت کشند و نقش بر ایوان، نه این چنین
کش نوش در لب و گهر اندر دهان کند

شاید که اوحدی: بنویسد حدیث خویش
با دوستان حکایت ازین داستان کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.