هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و درد هجران و دوری از او را توصیف می‌کند. او از عشق بی‌پایان خود می‌گوید و آرزوی وصال معشوق را دارد، اما می‌داند که این آرزو دست‌نیافتنی است. شاعر همچنین از تأثیر عمیق معشوق بر خود و جهان اطراف سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۴

در آن شمایل موزون چو دل نگاه کند
هزار نامه به نقش هوس سیاه کند

ز حسرت رسن زلف و چاه غبغب او
نه طرفه گر دل من رغبت گناه کند

به هجراو دل من غیر ازین نمی‌داند
که روز و شب بنشیند، فغان و آه کند

برفت و در پی او آن چنان گریسته‌ام
کز آب دیدهٔ من کاروان شناه کند

دلم کجا طمع وصل او کند؟ هیهات!
مگر ز دور به خاک درش نگاه کند

اگر ز طلعت او مشتری خبر یابد
کجا ملازمت آفتاب و ماه کند؟

ز فخر سر به فلک برکشد ستاره صفت
چو اوحدی ز سر زلف او پناه کند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.