هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و دردناک شاعر به معشوق است. شاعر از رنج‌های عشق و هجران سخن می‌گوید و ابراز می‌کند که حتی پس از مرگ نیز عشق او پابرجا خواهد بود. او از معشوق می‌خواهد که او را به خاطر عشقش بکشد و از چرخ زمان می‌ترسد که با نگاه معشوق همراه است. شاعر عشق را بلایی شیرین می‌داند و امیدوار است که این عشق، خزان زندگی‌اش را به بهار تبدیل کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و مرگ ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین و نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲۴

همیشه تا تن من برقرار خواهد بود
به کوی عشق دلم را گذار خواهد بود

سرم به خاک بپوسید و آتش غم دوست
در استخوان تن من به کار خواهد بود

بتا، بدور غم خویش کشته گیر مرا
جنایت تو اگر زین شمار خواهد بود

ز بهر کشتن من چرخ تیز می‌بینم
که باستیزهٔ چشم تو یار خواهد بود

بلای عشق تو خوش کرده‌ایم با دل خود
به بوی آنکه خزان را بهار خواهد بود

دلم ز هجر تو اندر حساب داشت غمی
گمان که برد که چندین هزار خواهد بود؟

بیا، که تا نبود پیشت اوحدی را باز
همیشه دیدهٔ او اشکبار خواهد بود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.