هوش مصنوعی: این متن به بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که همه چیز جز ذات الهی بازی و مجاز است و اصل وجود یکی است. او از عشق الهی و نیاز انسان به آن سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که همه چیز از خداوند سرچشمه می‌گیرد. شاعر همچنین از اهمیت شناخت حقیقت و دوری از غرور و خودپسندی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۳

غیر ازو هر چه هست بازی بود
ما و من قصهٔ مجازی بود

زود بگذر، که اصل ذات یکیست
وین صفت‌ها بهانه‌سازی بود

تو ز دستش بداده‌ای، ورنه
دوست در عین دلنوازی بود

نفس کافر ترا ازو ببرید
هر که او نفس کشت غازی بود

عشق خود با تو فاش می‌گوید
که: بما اول او نیازی بود

حدث از تست ورنه پیش از تو
همه روی زمین نمازی بود

اوحدی، گر شناختی خاموش!
کین حدیث از زبان‌درازی بود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.