هوش مصنوعی: این متن شعری است که از ناله‌های بلبل و گل و ارتباط عاشقانه‌شان سخن می‌گوید. بلبل با ناله‌هایش به وصال گل می‌رسد و گل نیز با بوی خود وفا و عشق را به بلبل هدیه می‌دهد. در ادامه، اشعار به مفاهیمی مانند عشق، وفا، رنج و وصال اشاره می‌کنند و از طبیعت و عناصر آن به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات استفاده می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۴

نالهٔ بلبل شوریده به جایی برسید
گل به باغ آمد و دردش به دوایی برسید

عمر بلبل چو وفا کرد به دوری بنمرد
تا ز پیوستن گل بوی وفایی برسید

گل چه پیراهن زر دوخته بر داد بباد؟
کز میان غنچهٔ مسکین به قبایی برسید

هر که بر بوی گل و نالهٔ بلبل سحری
در چمن رفت، به برگی و نوایی برسید

طالب گل ز چمن پای مکن، گو: کوتاه
که به دستش ز سر خار جفایی برسید

پی همراهی این قافله بودم عمری
تا به گوش دلم آواز درایی برسید

قصهٔ مور پریشان به سلیمان گفتند
اثر نعمت سلطان به گدایی برسید

آفتابی ز سر منظره بنمود جمال
ذره‌ای در هوس او به هوایی برسید

اوحدی دست به وصلش نرسانید آسان
درد سر برد و به خاک کف پایی برسید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.