هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر زیبایی و جذابیت معشوق خود را توصیف می‌کند. او از چهره‌ی زیبا، چشم‌های درخشان و لب‌های سرخ معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی آسمان و خورشید نیز در برابر زیبایی او شرمسار می‌شوند. شاعر همچنین وفاداری خود را به معشوق ابراز می‌کند و از او می‌خواهد که وفاداری او را بیازماید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۴۴۹

ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک

خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر
وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک

هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی
هم روشن از دو لعل تو در دیده مردمک

آدم ز حسن روی تو گر بهره داشتی
از دیدنش به سجده بپرداختی ملک

صورتگران چین اگر آن چهره بنگرند
نقش نگارخانهٔ چین را کنند حک

گر چهرهٔ چو ماه به بامی برآوری
خورشید را ز شرم تو پنهان کند فلک

تنها نه اوحدیست به دام تو مبتلا
کین حال نیز در همه جایست مشترک

گر در وفای من بگمانی، بیازمای
زر خالصست و باک نمی‌دارد از محک
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.