هوش مصنوعی: این شعر از عشق و عاشقی سخن می‌گوید و به دل توصیه می‌کند که از عشق دنیوی و دغدغه‌های آن دست بردارد و به عشق حقیقی و معنوی روی آورد. شاعر از دل می‌خواهد که از غرور و مستی دوری کند و به وصل معشوق برسد. همچنین، به دل توصیه می‌کند که در راه عشق صبور باشد و در نهایت، به وصال معشوق نائل شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق معنوی و وصال معشوق نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۵۹

سودای عشق خوبان از سربدر کن، ای دل
در کوی نیک نامی لختی گذر کن، ای دل

دنیی و دین و دانش در کار عشق کردی
زین کار غصه بینی، کار دگر کن، ای دل

زود این درست قلبت رسوا کند به عالم
چست این درست بشکن وین قلب زر کن، ای دل

مستی ز سر فرونه و ز پای کبر بنشین
پس دست وصل با او خوش در کمر کن، ای دل

در باز جان شیرین، تر کن ز خون دو دیده
یعنی که: عشق بازی شیرین و تر کن، ای دل

این جا به دیدهٔ جان بینی جمال او را
گر مرد این حدیثی، آندیده بر کن، ای دل

از خلق بی‌نظیری، گفتی: بیار، گیرم
گر بی‌نظیر خواهی، به زین نظر کن، ای دل

بار طلب چو بستی، بنشین که خسته گشتم
گر پای خسته گردد رفتن بسر کن، ای دل

در خلوت وصالش روزی که بار یابی
بیچاره اوحدی را آنجا خبر کن، ای دل
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.