هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عشق و علاقهی عمیق خود را به معشوق بیان میکند و از هجران و دوری او شکایت دارد. او از معشوق میخواهد که به سویش توجه کند یا پاسخش را بدهد. شاعر همچنین از شهرت و گمنامی بیتفاوت است و تنها به عشق معشوق میاندیشد. او از آتش هجران و درد دلش میگوید و عشق را همچون قرآن فارسی توصیف میکند که بر دلش نازل شده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۶۳
بنمای روی خویش، که غیر از تو هر چه هست
دیدیم و بیغروب نبودند و بیافول
یا یک زمان به جانب ما نیز میل کن
یا خود جواب ما بده ار گشتهای ملول
ترسم رسول دین تو گیرد، بدین سبب
تقصیر میکنم ز فرستادن رسول
تا شد به عشق روی تو مشهور نام من
اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول
گر عدل بینم از تو و گرنه نمیتوان
از بندگی تجاوز و از چاکری عدول
در جانم آتشیست ز هجر تو ورنه چیست؟
این آه سرد و سوز دل و ناله و غول
در وصف قد و زلف تو هر چند سالهاست
کاهل حدیث عرض سخن میدهند و طول
از آسمان عشق تو قرآن فارسی
امروز میکند به دل اوحدی نزول
دیدیم و بیغروب نبودند و بیافول
یا یک زمان به جانب ما نیز میل کن
یا خود جواب ما بده ار گشتهای ملول
ترسم رسول دین تو گیرد، بدین سبب
تقصیر میکنم ز فرستادن رسول
تا شد به عشق روی تو مشهور نام من
اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول
گر عدل بینم از تو و گرنه نمیتوان
از بندگی تجاوز و از چاکری عدول
در جانم آتشیست ز هجر تو ورنه چیست؟
این آه سرد و سوز دل و ناله و غول
در وصف قد و زلف تو هر چند سالهاست
کاهل حدیث عرض سخن میدهند و طول
از آسمان عشق تو قرآن فارسی
امروز میکند به دل اوحدی نزول
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.