هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که مدتی درگیر کار و زندگی خود بوده و با خود و روزگارش سرگرم بوده است. او نقشهای مختلفی به خود میگرفته، اما در نهایت متوجه میشود که خودش یار و همراه خود بوده است. در پایان، شاعر به این نتیجه میرسد که حجاب و مانعی بین او و یارش وجود نداشته، زیرا خودش نگهبان و محافظ خود بوده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.
غزل شمارهٔ ۵۰۲
مدتی من به کار خود بودم
با خود و روزگار خود بودم
صورتی چند نقش میبستم
گر چه صورت نگار خود بودم
به دیدار کسان شدم ناگاه
گر چه هم در دیار خود بودم
بدر هر حصار میگشتم
نه که من در حصار خود بودم؟
سالها یار،یار، میگفتم
خود به تحقیق یار خود بودم
یک شبم یار در کنار کشید
روز شد، در کنار خود بودم
اوحدی پیش من حجاب نشد
زانکه خود پردهدار خود بودم
با خود و روزگار خود بودم
صورتی چند نقش میبستم
گر چه صورت نگار خود بودم
به دیدار کسان شدم ناگاه
گر چه هم در دیار خود بودم
بدر هر حصار میگشتم
نه که من در حصار خود بودم؟
سالها یار،یار، میگفتم
خود به تحقیق یار خود بودم
یک شبم یار در کنار کشید
روز شد، در کنار خود بودم
اوحدی پیش من حجاب نشد
زانکه خود پردهدار خود بودم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.