هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربه‌های خود در می‌خانه و زندگی رندانه سخن می‌گوید. او از عشق، رندی، مستی و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که همه چیز جز عشق و رندی را دروغ و مجاز می‌داند. او به بلندهمتی و بی‌نیازی از دو جهان افتخار می‌کند و از رسیدن به آرزوهایش در حضور معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی، فلسفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند رندی و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۵۰۵

دی ره می‌خانه باز یافته بودم
کار طرب را بساز یافته بودم

جمله به می‌دادم و به مطرب و ساقی
هر چه به عمری دراز یافته بودم

آنچه نه عشق تو بود و رندی و مستی
عین دروغ و مجاز یافته بودم

راه دل رازدار بسته زبان را
در حرم اهل راز یافته بودم

نه پدر و چار مادر و سه پسر را
پیش خود اندر نماز یافته بودم

با همه پستی بلند همت خود را
از دو جهان بی‌نیاز یافته بودم

سایهٔ دربان نگشت زحمت راهم
زانکه ز سلطان جواز یافته بودم

هر هوس و آرزو، که بود دلم را
در رخ آن دلنواز یافته بودم

در نظر اوحدی ز راه حقیقت
نه در افلاک باز یافته بودم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.