۳۰۳ بار خوانده شده
دی ره میخانه باز یافته بودم
کار طرب را بساز یافته بودم
جمله به میدادم و به مطرب و ساقی
هر چه به عمری دراز یافته بودم
آنچه نه عشق تو بود و رندی و مستی
عین دروغ و مجاز یافته بودم
راه دل رازدار بسته زبان را
در حرم اهل راز یافته بودم
نه پدر و چار مادر و سه پسر را
پیش خود اندر نماز یافته بودم
با همه پستی بلند همت خود را
از دو جهان بینیاز یافته بودم
سایهٔ دربان نگشت زحمت راهم
زانکه ز سلطان جواز یافته بودم
هر هوس و آرزو، که بود دلم را
در رخ آن دلنواز یافته بودم
در نظر اوحدی ز راه حقیقت
نه در افلاک باز یافته بودم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کار طرب را بساز یافته بودم
جمله به میدادم و به مطرب و ساقی
هر چه به عمری دراز یافته بودم
آنچه نه عشق تو بود و رندی و مستی
عین دروغ و مجاز یافته بودم
راه دل رازدار بسته زبان را
در حرم اهل راز یافته بودم
نه پدر و چار مادر و سه پسر را
پیش خود اندر نماز یافته بودم
با همه پستی بلند همت خود را
از دو جهان بینیاز یافته بودم
سایهٔ دربان نگشت زحمت راهم
زانکه ز سلطان جواز یافته بودم
هر هوس و آرزو، که بود دلم را
در رخ آن دلنواز یافته بودم
در نظر اوحدی ز راه حقیقت
نه در افلاک باز یافته بودم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.