هوش مصنوعی:
این متن بیانگر عشق و شیفتگی شدید شاعر به معشوق است. شاعر از سودای عشق و گرفتاری در دام آن سخن میگوید و از یاد معشوق و لب شیرین او آرامش مییابد. او از بیوفایی معشوق و ناامیدی از رسیدن به او میگوید، اما همچنان در دام عشق او گرفتار است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عشق، ناامیدی و عرفان است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بیوفایی و گرفتاری در عشق ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۵
سرم سودای او دارد، زهی سودا که من دارم!
از آن سر گشته میباشم که این سوداست در بارم
سرم در دام این سودا بهل، تا بسته میباشد
اگر زین بند نتوانم که: پای خود برون آرم
حدیث آن لب شیرین رها کردیم و بوسیدن
چو یاد رخ خوبش ز دور آسایشی دارم
ز کار عشق او ما را نشاید بود بیکاری
که تا بودیم کار این بود و تا باشم درین کارم
نشان دانهٔ خالش ز هر مرغی چه میپرسی؟
ز من پرس این حکایت را، که در دامش گرفتارم
رفیقان راز عشق او ز من بیزار نتوان شد
اگر زاری کنم وقتی، چه باشد؟ عاشق زارم
نه نیکست این که: خود روزی ز بد حالان نمیپرسی
مگر نیکو نمیدانی، طبیب من، که: بیدارم؟
تو پنداری که: او با تو وفا ورزد، دلا، مشنو
جمال خوب و مال پر،وفا ورزد؟ نپندارم
ازین سودا که میورزد نخواهد شد دلم خالی
اگر در پای او صد پی بسوزند اوحدی دارم
از آن سر گشته میباشم که این سوداست در بارم
سرم در دام این سودا بهل، تا بسته میباشد
اگر زین بند نتوانم که: پای خود برون آرم
حدیث آن لب شیرین رها کردیم و بوسیدن
چو یاد رخ خوبش ز دور آسایشی دارم
ز کار عشق او ما را نشاید بود بیکاری
که تا بودیم کار این بود و تا باشم درین کارم
نشان دانهٔ خالش ز هر مرغی چه میپرسی؟
ز من پرس این حکایت را، که در دامش گرفتارم
رفیقان راز عشق او ز من بیزار نتوان شد
اگر زاری کنم وقتی، چه باشد؟ عاشق زارم
نه نیکست این که: خود روزی ز بد حالان نمیپرسی
مگر نیکو نمیدانی، طبیب من، که: بیدارم؟
تو پنداری که: او با تو وفا ورزد، دلا، مشنو
جمال خوب و مال پر،وفا ورزد؟ نپندارم
ازین سودا که میورزد نخواهد شد دلم خالی
اگر در پای او صد پی بسوزند اوحدی دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.