هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق عمیق و وفاداری خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که حتی اگر معشوق با او مهربان نباشد، باز هم به او وفادار خواهد ماند و هرگز اجازه نمی‌دهد کسی به معشوقش طعنه بزند. شاعر از احساسات پرشور و آشفته‌اش می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق او به معشوق، حتی پس از مرگ نیز باقی خواهد ماند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۶۹

دشمن از بهر تو گر طعنه زند بر دل و دینم
دل من دوست ندارد که کسی بر تو گزینم

گر چه با من نفسی از سر مهری ننشینی
اگرم بر سر آتش بنشانی بنشینم

من به صدق آمده‌ام پیش تو، بی‌رغبت از آنی
تو نداری خبر از حال من، آشفته ازینم

گر در افتد به کمندم، صنما، چون تو غزالی
کاروانها رود از نافهٔ اشعار به چینم

در گلستان جمال تو گر آیم به تماشا
باغبان گو: مکن اندیشه، که من میوه نچینم

گرم از خاک لحد کلهٔ پوسیده برآری
آیت مهر تو باشد رقم مهر جبینم

شب ز فریاد من شیفته همسایه نخسبد
کاوحدی‌وار ز سودای تو با ناله قرینم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.