هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وفاداری خود به معشوق سخن می‌گوید. او از رنج‌ها و سختی‌هایی که در راه این عشق متحمل شده، می‌گوید و امیدوار است که روزی مورد توجه و لطف معشوق قرار گیرد. شاعر تأکید می‌کند که حتی اگر ناشناخته بماند، باز هم وفادار خواهد ماند و از معشوق می‌خواهد که او را تنها نگذارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۵۷۶

تا کی به در تو سوکوار آیم؟
در کوی تو مستمند و زار آیم؟

گر کار مرا تو غم رسی روزی
غم نیست، که عاقبت به کار آیم

وقتی که ز کشتگان خود پرسی
اول منم آنکه در شمار آیم

چون دست برآوری به خون ریزی
هم من باشم که: پایدار آیم

روزی اگرم تو یار خود خوانی
دانم به یقین که: بختیار آیم

هم پیش تو بگذرم به دزدیده
گر نتوانم که آشکار آیم

مگذار مرا چو اوحدی تنها
زنهار! که من به زینهار آیم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.