هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق عمیق و فداکاری سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و رنج‌هایی که در این راه متحمل شده است، صحبت می‌کند. او از خون دل خوردن، اشک ریختن و فداکاری‌هایش برای معشوق می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق او به معشوق چنان عمیق است که حتی رقیبان نیز نمی‌توانند آن را خدشه‌دار کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۷۹

چون ساعدت مساعد آنست رشته‌ایم
در خون خود، که عاشق آن دست گشته‌ایم

در خاک کوی خود دل ما را بجوی نیک
کو را به آب دیدهٔ خونین سرشته‌ایم

گرمان بخوان وصل نخوانی شبی، بخوان
خط به خون که روز فراقت نبشته‌ایم

بی‌خار محنتی نگذارد زمین دل
تخم محبت تو، که در سینه کشته‌ایم

تا دفتر خیال تو در پیش چشم ماست
طومار فکر این دگران در نوشته‌ایم

ما را مبصران به نزاری ز موی تو
فرقی نمی‌کنند، که باریک رشته‌ایم

بگذاشتیم قصه، تمنای ما ز تو
کمتر ز بوسه‌ای نبود، گر فرشته‌ایم

دل بسته‌ایم، در سر زلف تو گر چه خلق
پنداشتند کز سر آن در گذشته‌ایم

وقتی ز اوحدی اثری بود پیش ما
اکنون ز اوحدی اثری هم نهشته‌ایم

با ما رقیب سرد تو گر گرمییی کند
از دودمان چه غم؟ که به آتش سرشته‌ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.