هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و فداکاری در راه معشوق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عاشقی به معنای زنده بودن آشکار و سپس پنهان مردن در راه عشق است. او تأکید می‌کند که برای رسیدن به معشوق، باید از دنیا و تعلقات آن گذشت و در راه عشق فداکاری کرد. همچنین، شاعر به اهمیت ارزشمند بودن زندگی و مرگ در راه عشق اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که دل به دیگری نسپارد تا مانند دیگران نباشد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند عشق و فداکاری نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۶۲۱

تا ندانی ز جسم و جان مردن
پیش آن رخ کجا توان مردن؟

عاشقی چیست؟ زنده بودن فاش
وآنگه از عشق او نهان مردن

از برون جهان نشاید مرد
در جهان باید از جهان مردن

هیچ دانی حیات باقی چیست؟
پیش آن خاک آستان مردن

اهل یاریست، یار، در غم او
سهل کاریست هر زمان مردن

بوسه‌ای زان دهن بخواهم خواست
که نشاید به رایگان مردن

اوحدی، دل به دیگری مسپار
تا نباید چو دیگران مردن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.