هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از عشق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی با وجود درد و رنجی که از عشق متحمل می‌شود، هرگز از عشق خود دست نمی‌کشد و حاضر است همه چیز، از جمله دل، دین، توان و جان خود را فدای معشوق کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۶۲

تا فاش گشت ذکر دهان چو قند تو
رغبت نمی‌کند به شکر دردمند تو

محتاج قید نیست، که زندانیان عشق
بیرون نمی‌روند به جور از کمند تو

کشتند در کنار چمن سروها بسی
لیکن نمی‌رسند به قد بلند تو

گر صد غبار بر دل من باشد از غمت
مشکل جدا شوم ز عنان سمند تو

ور دیگری ز تیغ جفای تو سر کشد
من سر نمی‌کشم، که شدم پای بند تو

کردم فدای تو دل و دین و توان و جان
تا خود کدام باشد ازین‌ها پسند تو؟

از دردت اوحدی سخنی دارد، ای نگار
بشنو حکایتی که کند دردمند تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.