هوش مصنوعی: این متن عرفانی و فلسفی، مخاطب را به درون‌نگری و جستجوی حقیقت در خود دعوت می‌کند. شاعر بیان می‌کند که همه چیز در وجود شاه (خدا) خلاصه شده و جستجوی راه‌های دیگر بی‌فایده است. او تأکید می‌کند که حقیقت در درون انسان نهفته است و برای رسیدن به آن باید از تعلقات دنیوی و ظواهر گذشت. همچنین، شاعر به وحدت وجود و یکپارچگی هستی اشاره می‌کند و مخاطب را به عشق الهی و تسلیم در برابر اراده خدا فرا می‌خواند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۰

چون همه ملک وجود خانهٔ شاهست و شاه
راه چه جویی به غیر؟ بیش چه پویی به راه؟

ای که نچیدی گلش،، در گل خود کن نظر
ای که ندیدی رخش، در دل خود کن نگاه

تا تو به خود می‌روی، گر چه نه بد می‌روی
بی‌تلفی نیست مال، بی‌کلفی نیست ماه

رنگ دویی رنگ ماست ورنه ز نوری چراست؟
پیکر چینی سفید، هیکل زنگی سیاه

وادی قدسست هین! رو بکن از پای کفش
نادی عشقست هان! رو بنه از سر کلاه

اوحدی، ار کار هست، بر در او بار هست
در شو و حجت بگیر، بگرو و حاجت بخواه

یار کمین‌ها کند، غارت دینها کند
آنکه چنین‌ها کند، بر تو نگیرد گناه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.