هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و درد و رنج عاشق را در راه وصال او بیان می‌کند. شاعر از جفاهای معشوق و دوری او شکایت کرده و عشق خود را به او ابراز می‌دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عشق و عرفان است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و رنج عاشقانه نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۲۱

ای بر فلک از رخ علم نور کشیده
زلف تو قلم در شب دیجور کشیده

حسن از اثر مستی و ناخفتن دوشت
صد سرمه در آن نرگس،مخمور کشیده

خط تو بر آن روی چو خورشید هلالیست
از غالیه بر صفحهٔ کافور کشیده

گفتار تو زنبور زبان از شکرینی
خط در ورق زادهٔ زنبور کشیده

ما از ره دور آمده نزدیک تو وانگاه
خود را تو زما بی‌سببی دور کشیده

اندیشهٔ وصل تو بسر نشتر سودا
خون از جگر عاشق محرور کشیده

از بس که بکشتی به جفا خسته دلان را
گرد تو ز ماتم‌زدگان سور کشیده

بارت ز دل و دیده و نازت به سر و چشم
هم سرو سهی برده و هم حور کشیده

از عشق تو چون اوحدی امروز جهانی
داغ ستمت بر دل رنجور کشیده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.